افتتاح کارخانه برنجکوبی قزل مغان با حضور دکتر غلامرضا پناه معاونت اقتصادی وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی

به مناسبت دهه فجر و طی بازدید معاونت محترم وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی ،مدیر کل تعاون استان ، فرماندار پارس آباد و همچنین مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان و جمعی از معاونین ادارات مطبوعه ، برنجکوبی شرکت قزل مغان نیز به بهره برداری رسید. شرکت قزل مغان که از سال 1384 در زمینه تولید بذور کشاورزی فعال می باشد، اینبار نیز با تولید و بسته بندی برنج هاشمی مرغوب که در شالیزارهای شهرستان کشت می گردد، گامی دیگر در راستای حمایت از کشاورزان منطقه برداشته است. کارخانه قزل مغان در قلب شالیزارهای مغان قرار دارد و از این جهت هزینه حمل به کارخانه از شالیزار را برای زارعین به حداقل رسانده است. شرکت قزل مغان با بهره گیری از آخرین تکنولوژیهای روز دنیا برنجی بسیار با کیفیت و مرغوب به هموطنان عزیز عرضه میدارد.

کاشت گندم

در كنار تلاش براي افزايش عملكرد گندم، ارائه يك راهكار مناسـب بـراي سـاماندهي ديم­زارها ضروري است؛ چرا كه در صورت تحقق الزاماتي از قبيل: امكانـات و ادوات لازم براي خاك ورزي حفاظتي، کارنده ها، تامين به موقع نهاده ها، معر في ارقا م جديد با توجه به نيازهاي اقليمي، كاهش ضايعات توليد، تهيه بـذر ارقـام مناسـب و مـديريت خـوب مـزارع، افزايش عملكرد 25 تا 35 درصدي ميانگين گندم ديم دور از انتظار نمي باشد.

 

عمليات خاك ورزي در ديم  

نخستين مرحله براي زراعت گند م ديم، آماده سازي زمين است كـه بـا عنـوان عمليـات خاك ورزي انجام ميگيرد. اين مرحله شامل دو بخش خـاك ورزي اوليـه و ثانويـه اسـت.

خاكورزي اوليه عموماً در عمق بيش از 15 سانتيمتر خاك انجام مـيشـود، و هـدف اصلي و مورد انتظار از آن، باز نمودن ذرات خاك جهت نفـوذ آب، هـوا و ايجـاد محيطـي مناسب براي رشد و توسعه ريـشه است. در ايـن راسـتا عمليـات خـاكورزي نقـش تعيـين كننده­اي دارد و بايد تامين كننده موارد زير باشد:

از جاري شدن آب در سطح  زمـين جلـوگيري كنـد و همچنـين از فرسـايش آبـي و بادي خاك بكاهد .

قابليت نگهداري آب در خاك افزايش يابد.

مواد آلي در خاك حفظ شده و در اثر فعاليت موجـودات خـاكزي، امكـان افـزايش مواد آلي به وجود آيد.

آب به لايه هاي زيرين خاك نفوذ كند و از تبخير سطحي آب جلوگيري شود.

 

عمليات خاك ورزي ثانويه  

شـامل هر گونـه عمليات خاكورزي تكميلي است يعني خاكورزي اوليه در  قسمت­هاي عميق تر و عمليات خاكورزي ثانويه در قسمتهاي سـطحيتـر خـاك انجـام ميشود.

انتخاب وسيله خاك ورز در شرايط ديم 

نوع وسيله خاكورز در شرايط ديم بستگي به نوع و مقدار علفهاي هرز، سـاختمان و بافت خاك، نوع تناوب زراعي، طول دوره آيش ، ميزان بارنـدگي و زمـان انجـام عمليـات خاك ورزي دارد. در سيستم هاي مختلـف تنـاوب، ذخيـره آب در خـاك از مـسائل اصـلي توليد محصولات ديم در نواحي نيمه خشك و نيمه مرطوب است، به نحوي كـه گيـاه بعـدي دچار تشنگي شديد نشود و توليد مناسبي داشته باشد.

شكل8- ماشين آلات خاك ورزي مناسب ديم

 

تناوب زراعي در گندم ديم 

تناوب  زراعي  هم  از لحاظ تنوع   محصولات و هم به لحاظ رعايت  حاصلخيزي  خـاك به دليل  جلوگيري  از خستگي  زمين ، كاملاً ضروري  است؛ چرا كه  كاشت  پي  در پي  يـك گياه  باعث ميشود كه  تعادل  عناصر غذايي  در خاك بسيار كاهش يابد و در مقابل بعـضي از عناصر كه كمتر مورد استفاده گياه قرار ميگيرند افزايش يافته  و موجب مسموميت گيـاه شوند. از آنجايي كه در حالت كلي لگومها (بقولات ) تثبيت كننده ازت هوا هستند، استفاده از كلزا، عدس، نخود وگياهان علوفه­اي در تناوب با گندم در اقليم گرم توصيه ميشود  مهترين تناوبهاي موجود در منطقه گرمسير  به ترتيب اولويت عبارتانداز:

گندم – كلزا  ،گندم – عدس  ،گندم – نخود ، گندم – علوفه ، گندم – آيش

اين اقليم، مستعد كشت و توليد كلزا در تناوب با گندم است. بـا توجـه بـه معرفـي ارقـام كلزاي مناسب ديم، علوفه، عدس و نخود براي كاشت در اقليم گرم ديم، پيشنهاد مـيشـو د. از اين محصولات در تناوب با گندم براي پايداري توليد استفاده شود.

 

عوامل موثر بر انتخاب تناوب زراعي در گندم ديم 

با اين كه بعضي از عوامل محيطي و زراعـي ماننـد شـرايط آب و هـوايي، خـصوصيات خاك، كيفيت و كميت آب آبياري (مقـدار و توزيـع بـارش) و وجـود وسـايل ارتبـاطي درمنطقه، تعيين كننده امكان موفقيت توليد گياهان مختلف است، اما هر واحد زراعـي شـرايط خاصي دارد و اجراي تناو بهاي زراعـي محـدودي در آن امكـان پـذير است. در انتخـاب توالي محصولات بايد به عوامل ذيل توجه كرد:

نيازها و خصوصيات مجموعه محصولات مورد كاشت

زمان براي تهيه بستر و پوسيدگي بقاياي گياهي

كنترل علفهاي هرز، آفات و امراض

مقدار باران

رطوبت خاك  اهداف تناوب زراعي در گندم ديم

 

مهمترين هدف اجراي تناوب زراعي، افـزايش توليـد محـصولات زراعـي اسـت كـه بـا پيگيري اهداف زير قابل دستيابي است.

حفظ و افزايش حاصلخيزي خاك

جلوگيري از زياد شدن مواد سمي در خاك

ميزان بهره وري از زمين

جلوگيري از فرسايش خاك

كنترل علفهاي هرز، آفات و بيماريهاي گياهي

استفاده مناسب از منابع آب قابل استفاده براي آبياري (يا ميزان بارش)

توزيع نيروي انساني و ماشين آلات

عوامل اقتصادي

ذخيره رطوبت از يك فصل به فصل بعدي

نكته: از كشت پشت سرهم گياهان هم­خانواده تا حد امكان خودداري شود.

نكته: گياهان خانواده بقولات حتي در مواردي كه يك گياه براي توليد دانه و گياه ديگر براي توليد علوفه باشد، پشت سر هم كشت نشوند

نكته: از كشت متوالي گياهاني كه داراي آفات و بيماريهاي مشترك هستند، خودداري شود.

 

تناوب كلزا گندم

شرايط آب و هوايي براي كشت كلزا در اكثر مناطق گرمسير ديم  تقريبا مساعد است و كلزا با شرايط آب و هوايي اين مناطق سازگار بوده و اين محصول مـيتوانـد در تنـاوب بـاگندم قرار گيرد. اقدامات لازم براي تهيه بستر بذر بعد از برداشت كلزا شـامل اولويـتهـاي زير است:

1– استفاده از كولتيواتـور بـا تيغـه پنجـه غـازي بـه اضـافه كاشـت گنـدم بـا خطـي­كـار  (كم خاك ورزي)

2- برجاي گذاشتن ته ساقه هاي كلزا، كاشت مستقيم (بي خاك ورزي)

 

سيستم زراعي حبوبات ـ گندم  

در اين اقليم (گـرم) گياهـاني از خـانواده لگومينـوز شـامل حبوبـات (عـدس و نخـود) و گياهان علوفه­اي يكساله ميتوانند در تناوب با گندم قرارگيرند. بعد از برداشت حبوبات، بـه محض بارندگي، شخم زدن با گاوآهن برگردان­دار بـه عمـق حـدود 20 سـانتيمتر بـه اضـافه ديسك توصيه مي شود.

سيستم زراعي آيش ـ گندم  

خاك ورزي با گاوآهن قلمي و پنجه غازي به عمـق 10 سـانتي متـر بـراي مبـارزه بـاعلفهاي هرز

استفاده از پنجه غازي در اواسط تابستان براي كنترل علفهاي هرزي كه دوباره رشـدكرده اند.

 

ارقام مناسب گندم ( ديم ) در اقليم گرم 

ارقام گندم نان بهاره مناسب براي كـشت در ايـن اقلـيم شـامل رقـم كوهدشـت، آفتاب، كـريم، زاگرس، قابوس و گهر است.

در استا ن هاي گرم و مرطوب شمالي كشور (گلـستان، مازنـدران، و مغـان) كـه بيمـاري زنگ ها و فوزاريوم شايع است كشت ارقام كوهدشت و آفتاب ،كريم و قابوس توصيه مي شود.

 

بوجاري 

اگر بذر را از مزارعي تهيه مي كنيد كه خاك آن با بذر ساير گياهان، علف هـاي هـرز،گال نماتد، بذر شكسته و چروكيده، شن و ماسه و خاشاك مخلوط است ، بايد بذرهايتان را بوجاري كنيد تا خلوص مناسبي براي كاشت، پيداكننـد. اگـر از بـذري كـه بوجـاري شـده  است، استفاده كنيد چند فايده دارد:

1- در موقع خشكسالي و در شرايط ديم، محصول را افزايش مي دهد. – درصد سبز مزرعه نسبت به بذر هاي خود مصرفي، زياد تر مي شود.

2-بذرهاي ديمي كه در شرايط آبي و نيمه آبي توليد شده­اند در شـرايط خشكـسالي، بهتـرعمل ميكنند چون اندوخته غذايي بيشتري دارند و توانايي سبز شدن اوليه و ايجاد گياهچـه هاي قوي تر در اين بذرها نسبت به بذرهاي چروكيده بيشتر است.

 

ضد عفوني

ضد عفوني كردن بذرها با سموم قارچ كش لازم است تا از آلودگي مزارع به بيماري هاي قارچي مانند سياهك آشكار و پنهان و سياهك پا كوتاه جلوگيري شود. بذر ها را بـاسموم مورد نظر طوري ضد عفوني كنيد  كه يك لايه سم تمام سطح بذر را بپوشاند.

 

ميزان بذر در گندم ديم

ميزان بذر، به نوع خاك، بستر بذر، تاريخ كاشت، روش كاشت و خصوصيات رقم (كم پنجه بودن و كودپذيري و وزن هزار دانه و…) بستگي دارد.

ميزان تراكم مناسب براي كاشت گندم در اقلـيم گـرم كـشور تعـداد 350-300 دانـه در مترمربع بر اساس وزن هزار دانه در نظر گرفتـه مـيشـود (حـدود 105 تـا 125 كيلـوگرم درهكتار بر اساس وزن هزار دانه)

نكته: در مناطقي كه متوسط بارش كمتري دارند، از ميزان بذر كمتري در واحد سطح استفاده كنيد.

 

كاشت 

براي اين كه محصول خوب و مطمئني داشته باشيد بايد به موقع كشت كنيد و بوتـه هـاي شما تراكم مناسبي داشته باشند تا آثارخطرناك تنش خشكي در زراعتتان كمتر شود. داشـتن رديف هايي بـا فاصـله كـم (كمتـر از 15 سـانتي متـر) در زراعـت غـلات ديـم بـسيار مهـم است؛ چون اگر بين دو رديف كـشت، فاصـله زيـاد باشـد هم علـف هـاي هـرز بيـشتر رشـد ميكنند و هم تبخير زيادتر ميشود و از همه مهمتر بذر در واحد سـطح (افـزايش تـراكم درروي ردیف) يكنواخت نمي ماند و توليد محـصول كـم مـيشـود. پـس از خطـي كارهـايي استفاده كنيد كه فاصله خطوطشان كمتر است و مي توانند فاصله خطوط در حين كاشـت راحفظ كنند.

 

مصرف كودهاي شيميايي در گندم ديم 

براي اين كه بذر گندم پس از آنكه در خاك مناسب كاشته شد و جوانه زد ،خوب رشد كند و محصول خوبي بدهد بايد تغذيه مناسبي هم داشته باشد. در ديـم زارهـا،  مقـدا ر كـو د بايد براساس  رژيم  رطوبتي  منطقه  رشدِ گياه  تنظيم شـو د. اگر بارنـدگي محـدود اسـت بايـد فقط آن اندازه از  كودهاي  شيميايي مصرف كـرد كـه گيـاه بتوانـد بـا اسـتفاده از رطوبـت موجود، به مرحله  برداشت  برسد؛ اگر بارندگي  مطلوب  است بايد مواد غذايي را به اندازه اي  مصرف  كرد كه  گياه بتواند از آن استفاده  كامل و مفيد بكند. چون كـاربرد ايـن كودهـا درزراعت گندم ديم، بسيار مهم است به توصيه هاي صفحه بعد توجه كنيد :

 

ازت: استفاده از 60 كيلوگرم نيتـروژن خـالص در هكتـار از منبـع اوره( كـود سـفيد يـاشكري ) در پاييز هم زمان با كاشت به صورت جاي گذاري كود انجام مي شود.

فسفر: بر اساس مقدار كمبود از حد بحراني آن در خاك براي گندم ديم (10ميليگـرم در كيلوگرم) تعيين مي شود. يعني براي جبران كمبـود هـر ميلـيگـرم در كيلـوگرم از حـدبحراني  به طور متوسط 15-12 كيلوگرم كود سوپر فسفات تريپل( كود سيا ه) در پـاييز هـم زمان با كاشت مصرف مي شود.

 تاريخ كشت در گندم ديم  

مناسب ترين تاريخ كشت در اين اقليم، بيستم آبان تا بيستم آذر است.

 

عمق كاشت مناسب در گندم ديم 

عمق كاشت مناسب در اين اقليم، 5-4 سانتي متر است.

 

فاصله خطوط كاشت در گندم ديم  فاصله خطوط كشت 17-15 سانتي متر است.

 

 

 

 

آبیاري مزارع گندم

 

 

آزمایش ها و تجارب نیم قرن اخیر در علم و فن آبیاري نشان داده است که تاثیر نهاده هاي مختلف از قبیل بذور اصلاح شده، کودهاي شیمیایی، عملیات مناسب کاشت، داشت و برداشت هنگامی تأثیر مثبت و مناسب در رشد گیاه دارد که مدیریت آبیاري که شامل مجموعه اقداماتی است که آب را به میزان مورد نیاز و در زمان مورد نیاز در اختیار گیاه قرار می دهد، به نحو مطلوبی انجام گردیده باشد. در اینجا پس از توضیحات مختصر در مورد روش هاي آبیاري معمول گندم در شرایطی که جنبه مبنایی دارد به نکات مهمی که در انجام آبیاري ها لازم است مورد توجه قرار گیرد اشاره می شود.

 

چگونه آبیاري کنیم؟ 

 

الف) آبیاري کرتی  

استفاده از کرت ساده ترین راه در تمام روش هاي آبیاري سطحی است. در این روش، مزرعه به شکل یک یا چند کرت قسمت بندي می شود. هر کرت زمین مسطحی است که اطراف آن را پشته هاي خاکی احاطه کرده است و آب درون آن انباشته می شود. اندازه کرت بستگی به مقدار جریان آب و نفوذپذیري خاك دارد. هم چنین اندازه ي مزرعه در انتخاب اندازه ي کرت نقش تعیین کننده اي دارد.

 

در مزارع خیلی کوچک تمام مزرعه می تواند یک کرت باشد و در مزارع بزرگ رسم بر این است که مزرعه را به کرت هاي یک اندازه و یک شکل قسمت بندي می کنند. با این کار انتقال یکسان آب به هر کرت آسان تر صورت می گیرد. در بعضی شرایط مساحت کرت فقط چند مترمربع است حال آنکه در بعضی جاها ممکن است مساحت آن به چند هکتار برسد.

 

عوامل محدودکننده ي آبیاري کرتی عبارتند از:  

1-هزینه ي بالاي عملیات تسطیح

2-اختلال در کارکرد ماشین هاي کاشت، داشت و برداشت به دلیل فراوانی پشته ها به خصوص در شرایطی که عملیات تسطیح با کیفیت بالایی انجام نگردیده باشد یا خاك مزرعه داراي نفوذپذیري زیادي باشد و ناچار به انتخاب ابعاد کوچکی براي کرت ها شده باشیم.

3-محدودیت دبی آب آبیاري (با کاهش ابعادکرت یا پذیرش کاهش راندمان آب آبیاري قابل جبران است که هیچ کدام به صلاح نیست)

4-زیادي دبی آب آبیاري  (به خصوص در شرایط نداشتن ابنیه هاي استهلاك انرژي آب، منجر به شستشوي خاك و بذر می شود و در این شرایط احداث کانال مضاعف و تقسیم آب به چند کرت اجتناب ناپذیر می باشد)

5-  ایجاد حالت ماندابی و خفگی براي گندم به خصوص در شرایطی که بارندگی هاي غیرمنتظره در اراضی  با نفوذپذیري کم و فاقد زهکش روي می دهد.

 

ب) آبیاري نواري : 

از نظر کلی آبیاري نواري شبیه آبیاري کرتی است،  بجز این که در جهت طولی داراي شیب و انتهاي آن معمولاً باز است  و در جهت عرضی نیز  بدون شیب یا شیب محدودي دارد. آبیاري نواري بیشتر مناسب خاك هایی است که نفوذپذیري متوسط و شیب کمتر از 5/0 درصد دارند. آرایش سطح خاك در این روش به صورت نوارهایی به عرض 3 تا 15 متر وطول 100 تا 400 متراست. البته برخی متخصصین حد بالاي200 تا 250 متر را براي طول نوار در شرایط بسترسازي خوب در ایران پیشنهاد می کنند. در آبیاري نواري، زمین باید به نحوي تسطیح شده باشد که آب در عرض نوار به طور یکنواخت پخش و تمام طول نوار را طی نموده، فرسایش نداشته و اضافات آن وارد زهکش انتهایی نوار گردد. بدین منظور طول نوار در  جهت شیب اصلی زمین بوده و سطح نوار بایستی فاقد پستی وبلندي باشد.

 

شیب طولی نوارها، باید یکنواخت باشد. شیب زیاد، موجب افزایش سرعت آب در سطح نوار، عدم توزیعیکنواخت در عرض نوار و فرسایش خاك می گردد. از طرفی شیب هاي اندك نوارهاي آبیاري سبب کاهش سرعت پیشروي جریان و متعاقب آن تلفات آب به صورت نفوذ عمقی به خارج از ناحیه ریشه وکاهش یکنواختی آبیاري می گردد.

طول نوار  یکی از عوامل بسیار  مهم در آبیاري نواري  محسوب می شود. این عامل در اقتصاد مزرعه و راندمان آبیاري تاثیر قابل ملاحظه اي دارد. افزایش طول نوار سبب کاهش هزینه هاي کارگري، احداث انهار آبیاري و زهکشی کم تر را بدنبال دارد. طول نوار را نمی توان از حد خاصی  بیشتر انتخاب نمود، زیرا تلفات آب به صورت نفوذ عمقی در ابتداي نوار بیشتر و راندمان آبیاري کاهش می یابد. طول نوار به بافت خاك، شیب زمین، عمق آب آبیاري و ابعاد مزرعه بستگی دارد. اصولاً در خاك هاي با بافت سبک، طول نوار کم تر از خاك هاي سنگین بافت انتخاب می شود.

عرض نوار به عوامل میزان دبی ورودي به نوار، شیب در جهت عرض، عرض ماشین هاي کشاورزي و شیب طولی نوار بستگی دارد. بدیهی است که عرض نوار بایستی مضربی از عرض کارکرد ماشین هاي کشاورزي باشد.

علاوه بر وابستگی اجزاء نوار (طول، عرض، دبی واحد عرض، شیب طولی در شیب عرضی و… ) به یکدیگر، عواملی همچون بافت خاك و نوع گیاه نیز در انتخاب اندازه هاي آن ها مؤثر است. این ویژگی موجب شده تا با وجود سادگی ظاهري این سیستم، انتخاب اجزاء نوار براي رسیدن به راندمان بالاي آبیاري از پیچیدگی خاصی برخوردار باشد.

لازم به یادآوري است که آبیاري سطحی شدیداً به توپوگرافی مزرعه حساس می باشد. ناهمواري سطح زمین باعث اختلال در حرکت آب، تجمع آب در نقاط پست (ایجاد خفگی) و بروز تنش خشکی و شوري در نقاط مرتفع (ایجادکچلی) می گردد.

 

نکات مهم در مورد آبیاري مزارع گندم  :

یکی از مشکلاتی که همواره به عنوان عامل مؤثر بر مدیریت آبیاري ملاحظه گردیده است، بستر سازي نامناسب مزرعه بوده است. در بسیاري از مزارع مشاهده می شدکه ماخار نکردن زمین مزرعه منجر به ظهور کلوخه هاي درشتی در سطح زمین گردیده و عملیات بعدي نظیر دیسک، ماله کشی نیز نتوانسته بستر مناسبی فراهم آورد و متعاقب آن پستی و بلندي هاي زیادي در مزرعه مشاهده شده است. این امر سبب بسیاري مشکلات جبران ناپذیر می شود که نهایتاً با تأثیر منفی بر کلیه مراحل مدیریت زراعی، به صورت کاهش عملکرد عارض می شود. یکی از این موارد سلب توانایی زارع در مدیریت درست آبیاري است و گاهی بروز کچلی در نقاط مرتفع تر بدلیل کمبود دریافت آب و خفگی در نقاط پست تر  بواسطه تجمع آب، همزمان در یک مزرعه مشاهده گردیده است که از عدم انجام موفق در دیسک زنی و ماله کشی در ایجاد بستر مناسب بوده ناشی شده است. بنابراین عملیات مطلوب آبیاري، مستقل از عملیات مناسب بسترسازي نبوده و هرچه در خاكورزي و عملیات تسطیح (ماله کشی) مزرعه دقت بیشتري شود، منجر به سهولت و بهبود آبیاري مزرعه میگردد. بدین معنی که یکنواختی بهتر پخش آب و حرکت سریع تر و یکنواخت تر آب در سطح مزرعه را موجب گردیده و منجر به کاهش زمان آبیاري نیز می گرددکه این امر در آبیاري هاي اول و آخر فصل بسیار حائز اهمیت  است. بنابراین تأکید می شود ضمن ماخار، توصیه هاي مربوط به عملیات خاك ورزي که در فصل مربوطه آمده است جدي گرفته شود.

یکی دیگر از مواردي که در بسیاري مزارع متاسفانه جدي گرفته نمی شود قطعه بندي درست مزرعه است و حتی در پاره اي زمان قطعه بندي نیز رعایت نشده و پس از انجام عملیات کاشت و آبیاري اول به قطعه بندي مزرعه مبادرت گردیده است. این مورد نیز از موارد جبران ناپذیر است و بواسطه تأثیري که برچگونگی دسترسی گیاه به آب دارد، می تواند بر درصد سبز مزرعه، مصرف نهاده ها و نهایتاً عملکرد تأثیر چشمگیري داشته باشد.

بنابراین براي سهولت آبیاري و همچنین آبیاري یکنواخت مزرعه و جلوگیري از تجمع آب در نقاط پست و پایه شیبها، بایستی زمین به ابعاد مناسبی قطعه بندي گردد. همان گونه که گفته شد ابعاد مناسب قطعات به عوامل زیادي بستگی دارد اما در مورد روش آبیاري نواري که معمو لترین روش آبیاري در منطقه میباشد طول 120 تا 200 متر و عرض 4 تا 12 متر پیشنهاد میشود. لازم به یادآوري است که اگر قطعات آبیاري هم اندازه در نظر گرفته شوند، مدیریت آبیاري با سهولت بیشتري انجام می گیرد.

در بسیاري موارد مشاهده شده است که عدم دقت کافی در مدیریت آبیاري اول (خاك آب) منجر به صدمات جبران ناپذیري در مزرعه گردیده است. شستشوي خاك، جابجاي بذر و اختلال در تراکم بذر در مقاطع اولیه کرت ها یا نوارهاي آبیاري، خرابی پشته ها و کاهش درصد سبز مزرعه از جمله موارد قابل مشاهده اي بوده که گواه این مدعاست. با توجه به اینکه نفوذپذیري خاك در این مرحله بسیار بالاتر از سایر مراحل آبیاري است، بذر ها مستقر نگردیده و قابل جابجایی است و پشته هاي آبیاري هم بسیار شکننده است. لازم است ضمن رعایت توصی ههاي مرتبط با تهیه بستر و قطعه بندي، در خصوص میزان جریان آب کاربردي هم دقت کافی بعمل آید و آبیاري ملایم و آرام انجام گیرد.

 

در صورتی که سطح قطعات آبیاري زیاد باشد، می توان جهت کاهش نفوذ عمقی در مقاطع ابتدایی کرت یا نوار آبیاري، از قاعده اي که در آبیاري موجی مورد استفاده قرار می گیرد بهره جست.  بدین ترتیب که آب را پس از آبیاري حدود نصف سطح قطعه یا قطعات اولی  قطع نموده وارد قطعه یا قطعات بعدي نماییم.  پس از آنکه آب این قطعات به نیمه رسید، آبیاري را مجدداً از قطعات اول شروع و تکمیل نماییم. این امر از آن جهت اهمیت دارد که فرو نشست آب در این مرحله (خاك آب) باعث مسدود شدن منافذ سطحی خاك توسط ذرات رس گردیده، نفوذ پذیري را به شدت کاهش می دهد و باعث سرعت بخشیدن به جبهه پیشروي آب در نوار یا کرت می شود. در این وضعیت از تلفات آب به صورت فرونشت عمقی کاسته شده، و مهم تر اینکه زارع جهت رساندن سریع تر آب به انتهاي کرت یا نوار مجبور نیست از میزان بالاي جریان آب استفاده کند که خود منجر به شستن خاك و بذر و سایر تبعات منفی شود.

یکی از مشکلاتی که هر ساله در برخی مناطق وجود دارد و منجر به اختلال در عملیات کشت و زرع گندم می شود انتظار و اتکاء به باران هاي اول فصل توسط زارعین است. اگرچه به تجربه دریافته اند که سبز شدن با باران از یکنواختی بیشتري برخوردار است اما در خیلی از اوقات ناکافی بودن یا تاخیر بارش منجر به اختلال در جوانه زنی میگردد. بنابراین بخصوص براي کشت هاي اول فصل ( نیمه دوم آبان) لازم است پس از ماخار، عملیات بسترسازي مناسب و کاشت، آبیاري ها جدي گرفته شود و به بارش هاي جوي اتکا نشود و با توجه به بالا بودن نسبی درجه حرارت و تبخیر، با آبیاري به موقع مراحل اولیه نموي گیاه را از تنش رطوبتی پرهیز داد.

بنابراین در مورد مزارعی که در نیمه دوم آبان ماه کشت می شود ممکن است 7 تا 10 روز پس از اولین آبیاري، آبیاري دوم ضرورت پیدا کند، در حالی که مزارعی که در آذر ماه کشت می شوند با توجه به کاهش نسبی درجه حرارت و تبخیر ممکن است تا مرحله پنجه زنی نیاز به آب اضافی نباشد بخصوص اینکه احتمال وقوع بارندگی موثر در منطقه نیز زیاد است.

تحقیقات نشان داده است که در مناطق گرم و خشک زمانی که رطوبت خاك به اندازه کافی باشد، درجه حرارت پوشش گیاهی گندم 5 تا 10 درجه سانتی گراد از هواي اطراف کمتر است.  بنابراین عملیات آبیاري به نحوي که رطوبت خاك را در حد بالایی نگه دارد میتواند هر دو مورد احتمال خسارت را برطرف نماید. به همین منظور توصیه می شود از این مقطع زمانی به بعد 2 تا 3 نوبت آبیاري به فاصله10 تا 15 روز انجام گیرد، به نحوي که رطوبت خاك مزرعه در حد بالایی نگه داشته شود.

 

برنامه ریزي آبیاري جهت زراعت گندم 

 

منظور از برنامه ریزي آبیاري، تعیین زمان و مقدار مناسب آبیاري است. بی شک برنامه ریزي آبیاري بر پایه خصوصیات فیزیکی و رطوبتی خاك، در افزایش تولید گندم تأثیر قابل توجهی خواهد داشت.  طبق نظر بزرگان آبیاري، اینکه بتوان در زمان لازم و به مقدار کافی آب در اختیار گیاه قرار داد، هنري است که به تجربه و آموخته هاي آبیار بستگی دارد. تحقیقات مختلف در سطح جهان و همچنین در   نشان داده است که اساسی ترین عامل افزایش عملکرد محصول گندم، آبیاري صحیح بوده است. به همین منظور توصیه هاي زیر جهت آبیاري زراعت گندم ارائه گردیده است.

برنامه ریزي آبیاري گندم در اراضی غیر شور:

مرحله1) براي تاریخ کشت دهه اول آذرماه، به منظور سبز شدن بذور، اولین آبیاري (خاك آب)  از اهمیت خاصی برخوردار است. دقت در توزیع یکنواخت آب در سطح مزرعه و میزان مناسب آبیاري از عوامل مهم در افزایش سطح سبز مزرعه و در نهایت تولید بیشتر می باشند. در این مرحله، اگرچه جهت سبز شدن بذر نیاز به آب زیادي نمی باشد

مرحله2) پس از اولین آب، 3 نوبت آبیاري به فاصلهء هر 25 تا 30 روز یکبار تا اوایل اسفند ماه توصیه می گردد.

در هر نوبت آبیاري نیز تقریبا بین 500 تا 600 متر مکعب در هکتار (50 تا 60میلیمتر) آب مورد نیاز می باشد.

مرحله3) طبق بررسی آمار چند ساله هواشناسی، تقریبا از نیمه دوم اسفندماه به بعد با افزایش ناگهانی دما و در نتیجه افزایش تبخیر و تعرق گیاه از یک سو و از سوي دیگر واقع شدن مراحل گرده افشانی و پر شدن دانه (از مراحل حساس رشد و نموي گندم به تنش آبی) در این مقطع زمانی، انجام 2 نوبت آبیاري یکی در نیمه دوم اسفند و دیگري در دهه اول فروردین و به فاصله 10 تا 15 روز از یکدیگر، ضروریست. توصیه می گردد که در هر بار آبیاري، تقریبا 700 تا 800 متر مکعب در هکتار (70 تا 80 میلی متر) آب مصرف نمود.

 

توصیه هاي فوق براي تاریخ کشت دهه ي اول آذر می باشد. براي تاریخ کشت نیمه دوم آبان در صورت نیاز، یک نوبت آبیاري به مرحله دوم اضافه شود ( یعنی4 نوبت آبیاري).

در مرحله دوم، با توجه به میزان بارندگی موثر، احتمال دارد یک تا دو نوبت آبیاري حذف گردد.

 

 

 

مدیریت آبیاري : 

یکی دیگر از اقدامات مهم و اساسی در کاهش اثرات سوء ماندابی و شوري، اعمال مدیریت صحیح آبیاري مزارع می باشد. مدیریت صحیح به معنی انجام آبیاري بهینه از همان ابتداي فصل کاشت گندم است. این بدان معنی است که میزان آب داده شده در هر نوبت آبیاري باید به اندازه اي باشد که خاك توانایی نگهداشتن و عبور آب به لایه هاي پایین تر را داشته باشد؛ زیرا در مزارعی که به دلیل وجود لایه کم نفوذپذیر و متراکم، سفره آب تحت الارض در نزدیک سطح خاك ایجاد می شود، آبیاري بیشتر از اندازه به بالا آمدن بیشتر آب کمک می نماید و در نتیجه حالت ماندابی و خفگی ریشه و سایر اثرات سوء آن بوجود می آید. لذا توصیه میگردد از همان ابتداي فصل کشت، آبیاري سبک انجام شود. آبیاري سبک به آبیاري گفته می شود که به محض رسیدن آب به انتهاي نوار یا کرت آبیاري قطع شود و آب در همان ساعات اولیه در خاك نفوذ کند (آب ماندگی ایجاد نشود).

 

افزودن کودهاي آلی به خاك : 

یکی از فواید افزودن کودهاي آلی (اعم از بقایاي گیاهی یا کودهاي دامی) به خاك،  بهبود وضعیت فیزیکی آنمی باشد. این مهم به خصوص در خاك هاي سنگین بافت   از اهمیت ویژه اي برخوردار است. هرچه میزان مواد آلی خاك بیشتر شود، نفوذ آب به خاك به ویژه در دقایق اولیه آبیاري بیشتر می گردد و در نتیجه امکان ایجاد شرایط ماندابی به حداقل خواهد رسید.

بیماری گندم بخش دوم

بیماریهای برگی به جز زنگها

بیماریهایی مانند سپتوریوز برگ گندم، سیاهک برگی، سفیدک سطحی گندم ، لکه خرمایی گندم، لکه قهوه ای معمولی گندم، لکه نواری باکتریایی گندم و …. میباشند.

 

بیماری سپتوریوز برگی گندم

این بیماری که با عناوین بیماری لکه برگی سپتوریایی یا بلاچ خالدار برگ نیز شناخته می شود توسط دو نوع باکتری septora tiritici , stagnospora nodorum ایجاد می گردند که اولی بیماری  لکه سفید برگی و دومی بیماری  سنبله گندم را که به تفضیل در بیماری های سنبله بررسی خواهد گردید ایجاد می کنند. از نظر انتشار در هر جایی که گندم کشت میشود امکان انتشار وجود دارد اما شرایطی همچون ابرناکی و رطوبت طولانی مدت و دمای بین 15-10 درجه سانتیگراد شرایط را برای رشد و توسعه مستعد میسازد از این رو در مناطق کشت اقلیم معتدل شیوع بیشتری دارد. این بیماری بخاطر کاهش سطح فتوسنتز و کاهش میزان جذب کربوهیدراتها در زمان پرشدن دانه باعث کاهش راندمان و همچنین کاهش کیفیت دانه ها میشود تا آنجا که  حتی باعث کاهش 50درصدی محصول گردد. این بیماری تمامی بخشهای هوایی گیاه را آلوده میکند اما بیشترین میزان آلودگی در برگ پرچم و دو برگ زیرین آن صورت می گیرد که اگر پیش از مرحله خمیری اتفاق افتد باعث چروکیدگی و سبکی دانه خواهد شد. آلودگیها در آغازاز برگهای پایینی شروع میشوند که در صورت شرایط مساعد به بالا گسترش پیدا میکند و به صورت لکه هایی تخم مرغی شکل  و کشیده میباشند که در صورت پیشروی بیماری مرکز آنان کمرنگ شده به خاکستری میگراید و لکه های سیاه رنگ قارچ برروی آنها قابل مشاهده میگردد. قارچ عامل بیماری بذر زاد نمیباشد.

با روشهای همچون کشت ارقام مقاوم, رعایت تناوب 3-2 ساله ، یکسال آیش نگهداشتن زمین، از بین بردن بقایای محصول ، استفاده از شخم عمیق و به موقع ، عدم استفاده از ارقام زودرس ، افزایش فاصله خطوط کاشت و پرهیز از مصرف زیاد کودهای شیمیایی مخصوصا کودهای ازته و مبارزات شیمیایی میتوان از بروز بیماری جلوگیری کرد. سمومی که برای مبارزه با انواع زنگها به کهر برده میشوند میتوانند در این مورد نیز راهگشا باشند درصورتیکه به محض بروز علایم اقدام گردد به علاوه افزون بر آنها از سموم زیر نیز میتوان استفاده کرد:

سم فلوزیدازول 12.5% + کاربندازیم 25% (آلرت)   37.5%  SC، 1 لیتر در هکتار

سیپروکونازول 25% + سیپرونازول (آرتئا)      EC  33% ، 0.4 لیتر در هکتار

 

سياهک آشکار

نام قارچ عامل بيمارى سياهک آشکار، اوستيلاگوتريتى‌سى (Ustilago tritici) يا اوستيلاگونودا (U. nuda) است. در بسيارى از مزراع گندم، اين بيمارى را مى‌توان يافت اما از بيماری های مهم در مناطق نسبتا مرطوب دنيا (در فصل بهار که بارندگي بالا بوده و يا رطوبت بالا است) به شمار می رود؛ بدین صورت که عامل ایجاد بیماری به وسیله باد به خوشه های سالم در حال گلدهی انتقال می یابد که با ورود به ناحیه جنینی در حال رشد دانه تا هنگام کاشت گندم در سال بعد به حالت خواب باقی می ماند, و بعد از کاشت گندم نقطه به نقطه رشد میکنند و وارد گل شده و تمام قسمتهای آن را از بین میبرند هوای سرد و مرطوب قبل از گلدهی مناسب رشد بیماریست.  كاهش محصول به تعداد خوشه های سياهك زده بستگي دارد. بر خلاف بقيه سياهك ها، سياهك آشكار روي كيفيت بذر به عنوان غذاي انسان و يا حيوانات ديگر تاثير كم داشته و يا بدون تاثير است. روش‎های زراعی، استفاده از ارقام مقاوم، تیمار بذر با آب داغ و استفاده از قارچ‌کش‌های تماسی در کنترل بیماری موثر است

 

سیاهک برگی گندم

عامل بیماری سورهای خطی، شكوفا و سياه رنگی را روی برگ های ميزبان – که گندم نان از اصلیترین آنهاست – ايجاد می‌كند. اين بيماری به نام سياهك برگ پرچم هم ناميده شده است تليوسپورهای قارچ عامل بيماری می‌توانند تا 3 سال در خاک زنده بمانند. توده‌های سياه‌رنگ تليوسپورها به‌صورت نوارهای باريك در زير اپيدرم برگ، غلاف برگ و گاهی روی ساقه توليد می‌شوند. آلودگیها قبل از خروج گیاهچه از خاک رخ می دهند. در گیاهان آلوده علایمی همچون افزایش پنجه زنی , برگهای پیچ خورده , بوته های کوتاه و ظهور توده سیاه رنگ اسپور از شکاف غلاف و یا عدم خوشه دهی را بروز میدهند. استفاده از ارقام مقاوم , رعایت تناوب, تغییر عمق و تاریخ کشت و تیمار شیمیایی بذرها در مبارزه با این بیماری موثر است.

 

سیاهک پنهان یا پا کوتاه گندم

بوته های آلوده نشانه های مشابه سیاهک پنهان معمولی بروز می‌دهند، ضمن اینکه ارتفاع این بوته ها یک دوم تا یک چهارم بوته های سالم است. این بیماری بیشتر در مناطقی که گندم های پاییزه به مدت طولانی پوشیده از برف هستند خسارت زا است و آلودگی گندم های بهاره دیده نشده است. بوی نامطبوع ماهی فاسد شده از سنبله ها و دانه های آغشته به گرد سیاه رنگ این بیماری به مشام می رسد. از روش های کنترل این بیماری می توان به ضدعفونی بذور و شخم پس از برداشت اشاره کرد.

سیاهک پنهان کارنال یا ناقص

قارچ عامل بیماری علاوه بر گندم دوروم، تریتیکاله را نیز آلوده می کند. در هر سنبله قسمتی از چند بذر به توده سیاه رنگی تبدیل می شود. سنبله‌های آلوده به طور کامل در مزرعه مشخص نیستند و آلودگی فقط قسمت جنینی دانه را شامل می‌شود و به همین دلیل این بیماری را سیاهک پنهان ناقص نام نهاده‌اند. در هنگام برداشت گرد سیاه رنگ، همراه با بوی نامطبوع ماهی فاسد شده موجود در این دانه‌ها، روی دانه‌های سالم پخش می‌شود، بدین ترتیب از کمیت و کیفیت محصول کاسته می‌شود. مهم‌ترین راه ورود این بیماری به کشورها و استان‌های دیگر بذرهای آلوده می‌باشد. از روش‌های کنترل این بیماری می‌توان به مبارزه زراعی و شیمیایی اشاره کرد.

 

سیاهک پنهان معمولی یا بد بو گندم

این بیماری توسط دو قارچ Tilletia laevis و  Tilletia caries می‌تواند پدید آید. بوته‌های بیمار تا حدی کوتاه هستند. سنبله‌های آن‌ها باریک و رنگ آن‌ها به مدت طولانی‌تری نسبت به خوشه‌های سالم سبز باقی می‌ماند و سبزی آن تا حدودی به آبی یا خاکستری متمایل است. گلوم های این سنبله ها باز و به جای دانه ها گرد سیاه رنگی با بوی ماهی فاسد شده در زیر پوشینه های آن ها وجود دارند. از آن جا که این گرد سیاه رنگ در پوشینه های دانه پنهان است، این بیماری را سیاهک پنهان نامیده اند. در هنگام خرمن‌کوبی این دانه ها خرد شده و گرد سیاه رنگ بدبو، از آن ها خارج می شود و دانه های سالم را نیز آلوده می کند. در مزارع بسیار آلوده، در هنگام برداشت، این گرد باعث بروز جرقه و اشتعال کمباین می شود. این بیماری بیشتر در مناطق خنک و مرطوب و روی گندم های پاییزه شیوع دارد و تا 5 سال میتوانند در خاک باقی بمانند. گرچه تا زمان خوشه دهی علایم قطعی این بیماری قابل شناسایی نیست اما بعد از آن با علایمی همچون بازترشدن سنبله ها و افزایش زاویه آن نسبت به محور اصلی خوشه , افزایش ضخامت دانه و تغییر رنگ آن از زرد طلایی به قهوه ای مایل به خاکستری و … زنگ هشداری مبنی بر ابتلای مزرعه به این بیماریست. از روش های کنترل این بیماری می توان به استفاده از بذر سالم و عاری از آلودگی، ضدعفونی بذر، آیش , کشت رقم مقاوم و کشت زود هنگام در پاییز اشاره کرد.

 

 

 

 

 

 

 

بیماریهای گندم-بخش اول زنگها

بر اساس آمارهای جهانی سالانه در حدود 50 درصد از مزارع گندم در جهان دچار خسارت می¬گردند که 19 درصد آن را خسارت¬های ناشی از بیماری ها شامل می گردد. بیماری های گندم در چهار گروه زنگ ها، بیماری های برگی به جز زنگها ، بیماری های سنبله و بیماری های طوقه تقسیم بندی می شوند .
در میان بیماری های غلات زنگها از اهمیت عمده ای برخوردارند که به سه دسته زنگ زرد یا زنگ نواری، زنگ برگ یا زنگ قهوه ای و همچنین زنگ سیاه یا زنگ ساقه تقسیم می شوند که از آن میان به ترتیب زنگ زرد، زنگ قهوه ای و زنگ سیاه اهمیت بیشتری به جهت میزان خسارت وارده به گندم را دارا می باشد.
زنگ‌ها به جنس پوکسينيا (Puccinia) تعلق دارند که در شرايط محيطى مساعد یعنی آب و هواى خنک تا گرم مرطوب رشد و گسترش پیدا می کنند. تشکيل پستول (Postule) يا حفره‌هاى قرمز رنگ و سياه‌رنگ خط ‌چين يا نقطه‌چين حاوى اسپورهاى توليد مثل در سطح ساقه‌ها، برگ‌ها‌، غلاف‌ها و گل‌هاى گياه از علائم کلى اين بيمارى‌ها است. قارچ‌هاى وابسته به جنس پوکسينيا از کارآیی گياه در مصرف آب مى‌کاهند، بافت‌ها را تخريب و متلاشى مى‌کنند و تعداد دانه‌هاى موجود در سنبله و وزن آنها را کاهش مى‌دهند. در ایران این بیماری در اکثر مناطقی که کشت گندم رایج است مشاهده شده است علی الخصوص در استانهای اردبیل، فارس، گلستان، خراسان، سمنان و مازندران باعث خسارت به مزارع گندم شده است.

زنگ نواری یا زنگ زرد
عامل بیمای که قارچ Puccinia striiformis می باشد قادر است گندم، جو، چاودار و بیش از هجده جنس از انواع کراس ها را نیز آلوده سازد. می توان گفت عامل اولیه آلودگی یوریدیوسپورهایی هستند که بوسیله باد به منطقه منتقل شده اند این آلودگی در صورتی که شرایط محیطی یعنی دمایی در حدود 8 تا 20 درجه و رطوبت کافی وجود داشته باشد به سرعت گسترش می یابد و می توان گفت تمامی اندام های گیاه را می تواند مورد حمله قرار دهد. چنانچه دما به زیر 2 درجه یا بالای 25 درجه سانتی گراد برسد رشد عامل متوقف می گردد. عواملی همچون استفاده نامناسب از کود ازته ، ابرناکی هوا ، تراکم بذور و کاشت ارقام حساس به بیماری از عواملی هستن که به تسریع رشد این بیماری کمک می کنند، این بیماری میتواند هر 5 تا 7 سال یکبار همه گیر شود و خسارتی 50 تا 90 درصدی به محصول وارد نماید.

زنگ قهوه‌ای یا برگی غلات
این زنگ که از آن با نامهای زنگ کوتولگی و یا زنگ نارنجی هم یاد میشود بعد از زنگ زرد از نظر میزان خسارت به مزارع در رتبه قرار دارد. عامل ایجاد بیماری نه تنها به گندم نان و دوروم و تریتیکاله بلکه به برخی از گندمیان غیر زراعی نیز حمله میکند. هچون سایر انواع زنگها عامل این بیماری نیز در شرایط نمناکی و دمای 15 تا 22 درجه شرایط مساعد برای رشد و توسعه در مزرعه را دارد و با علایمی همچون جوشهای کروی تا بیضی شکل قهوه ای نارنجی رنگ که به صورت پراکنده و یا گاهی خطوط کوتاه جدا از هم بر روی برگهای گندم نمودار میشود که با گذشت زمان بر روی برگها و غلاف جوشهای سیاه رنگ براقی به وجود می آید که باعث کاهش گلدهی بوته های بیمار و سایز دانه های آن شود اما در اواخر ساقه دهی یعنی زمانی که سنبله از غلاف بیرون می آید و در مرحله برگ پرچم است حداکثر خسارت را می تواند به مزرعه وارد کند که عددی در حدود 25 تا 40 درصد میباشد اما درصورتی که در مرحله ای بین خمیری و سفت شدن دانه باشد میزان خسارت کمتر خواهد بود.

زنگ سیاه گندم یا زنگ ساقه
در حدود 40 سال پیش این بیماری خسارتهای زیادی در مناطق جنوب و شمال کشور به بار آورد اما در حال حاضر در کشور گزارشی مبنی بر خسارت این گونه دریافت نشده است . این بیماری نیز با علایمی همچون جوشهای بهاره حاوی یوردیوسپور که به صورت خطوطی تقریبا کشیده و تخم مرغی شکل که گاها نیز به شکل متصل دیده میشوند و به رنگ قرمز آجری تا قهوه ای تیره هستند، ظاهر میگردد و قسمتهای مختلفی از گیاه مانند برگ ، غلاف ساقه ، خوشه، گلوم ،گلومل و ریشکها را در گندم و جو تحت تاثیر قرارمیدهد. عامل این بیماری نیز در هوای نسبتا گرم و در دمایی 24-20 درجه از شرایط مساعد رشد برخوردار است. در مراحل اولیه رشد به خاطر کاهش پنجه زنی، کاهش وزن و کیفیت دانه ها و عوامل اینچنینی بیماری میتواند خسارتهای بسیار سنگینی را به محصول وارد آورد.

راههای مبارزه با انواع زنگها
عوامل متعددی در رشد و توسعه این بیماری دخیل هستند که با کنترل آنها به کنترل بیماری و خسارتهای ناشی از آن داشت من جمله این عوامل مقاومت ارقام مختلف بذری و استفاده از ارقام با مقاومت بالاست. تراکم مناسب بوته، رعایت زمان کاشت مناسب، استفاده از کود سرک فقط یکبار و به مقدار مناسب و استفاده از کود پتاسیم برای افزایش مقاومت گیاه، جلوگیری از تراکم سبزینه گیاه که نتیجه کود یا آبیاری زیاد میباشد، از بین بردن علفهای هرز و بقایای گیاهان آلوده و مبارزات شیمیایی راههایی دیگری برای کنترل و کاهش خسارات بیماری است. البته در مورد مبارزه شیمیایی شرایط را باید سنجید چه اگر سمپاشی در زمان و شرایط مساعد انجام نگیرد ممکن است نه تنها در مبارزه با بیماری موثر نیوفتد بلکه با افزایش هزینه ها خسارات بیشتری را متوجه کشاورز بسازد. از جمله این عوامل تعیین جهت وزش باد ،میزان بارندگی زمان آن، درصد شبنم هوا، ساعات ابری و آفتابی بودن هوا و تعیین زمان سمپاشی و مرحله رشد گندم است. به عنوان مثال بعد از خمیری شدن نیازی به سمپاشی نیست زیرا که میزان هزینه سمپاشی در این مرحله بیش از خسارت ناشی از بیماری خواهد بود بنابراین مقرون به صرفه نمیباشد.
قارچکشهایی که به منظور مبارزه شیمیایی توصیه می شوند:
آمیستار اکسترا (SC 28%) 0.75 لیتر در هر هکتار (آزوکسی استروبین+ سیپرکونازول)
فالکن (EC 46%) 0.6 لیتر در هر هکتار (تبوکونازول+ تریادیمینول+ اسپیروکسامین)
تیلت (EC 25% ) 0.5 لیتر در هکتار ( پروپیکونازول )
آلتو ( SL 10% ) 0.5 لیتر در هکتار (سیپروکونازول)
فولیکور ( EW 25%) 1 لیتر در هکتار ، (تبوکونازول)
ایمپکت ( SC 12.5%)، 1 لیتر در هکتار ، (فلوتریافول)
آرتئا (EC 33% )، 0.3 لیتر در هکتار ، (پروپیکونازول + سیپروکونازول )

 

گندم رقم کوهدشت

براي تأمین مواد غذایی مورد نیاز جمعیت رو به رشد جهان، لازم است تولیدات کشاورزي در مدت زمانی نه چندان طولانی افزایش چشم گیري پیدا کنند. غلات به طور مستقیم و غیرمستقیم بیش ترین اهمیت را در تغذیه انسان دارند و در این بین گندم مهم ترین نقش را ایفا می کند. با توجه به این مسأله افزایش عملکرد دانه یکی از مهم ترین اهداف اصلاحی گندم می باشد. حدود یک سوم از غذای جهان در اراضی آبی تولید میشود و بخش عمده غذا برای جوامع فقیر کشورهای در حال توسعه در شرایط دیم تولید می شود. سالیانه حدود 6 میلیون هکتار از اراضی کشور زیر کشت گندم قرار میگیرد که حدود 3میلیون هکتار آن را اراضی دیم دربر میگیرد از این میان نزدیک به 1میلیون هکتار آن در مناطق گرمسیر و نیمه گرمسیر واقع شده است. با توجه به خاستگاه گندم، این گیاه زراعی همواره با تنش رطوبتی مواجه بوده است. در بسیاری از مناطق گندم خیز جهان ، این گیاه در طول دوره رشد با دوره های کم آبی روبه رو میشود. درکشاورزی ایران ، خشکی موثرترین تنش محیطی است که اثرات سوء آن در سالهای اخیر به دلیل افزایش جهانی گرما، تشدید شده است و برای اینکه بتواند عملکرد مناسبی تولید کند، باید توانایی تحمل این دوره ها را داشته باشد. از جمله عواملی که در نقاط دیم گرمسیر و نیمه گرمسیر موجب کاهش راندمان محصول میشود کمبود بارندگی (خشکی)، توزیع نامناسب بارندگی، کمبود رطوبت خام و گرمی هوا به خصوص در دوره زایشی گیاه میباشد. بیماریهایی همچون زنگ زرد و زنگ قهوه ای ، سفیدک پودری، فوزاریوم و سیاهک آشکار از جمله تنشهای زنده هستند که همه ساله مزارع گندم را دچار خسارت میکنند. این عوامل کلیدی تاثیر گذار بر کاهش ظرفیت عملکرد و کیفیت گندم، باعث فشار بسیار زیادی بر تولیدات دیمزارهای گرمسیری شده و بهبود ژرم پلاسم گندم دارای تحمل بیشتر در مقابل تنشهای خشکی و گرما را ضروری نموده است.
هدف برنامه اصلاحی مبتنی بر تحمل به خشکی ، انتخاب ژنوتیپهایی است که در جمعیت هدف در مناطق مختلف نسبت به سایر ژنوتیپها ، برتری نشان دهند. در سال 70-69 گندم رقم کوهدشت در ایستگاه گچساران و کوهدشت ( لرستان) مورد آزمایش قرار گرفت، مقاومت بالا به تنشهای زنده و خواص بالای این رقم باعث شد تا 9سال این رقم در مرحله آزمایش قرار داشته باشد با توجه به اینکه این رقم در تمامی ایستگاههای تحت مطالعه راندمان و عملکرد بسیار مناسبی داشت از سال 79 به عنوان یک لاین بسیار مناسب برای کاشت در مناطق گرمسیر و نیمه گرمسیر توصیه گردید. نتیجه حاصل از مطالعات ایستگاههای گچساران، کوهدشت، مغان، گرگان و گنبد موید این مطلب بودند که رقم کوهدشت رقمی ست که در مقایسه با رقم شاهد زاگرس مقاومت بالایی نسبت به تنش خشکی دارد، نسبت به بیماری زنگ زرد و زنگ قهوه ای مقاوم است، عملکرد دانه ای بهتری دارد، نتایج حاصل از تجزیه پایداری نشان داد که در میان 24 ژنوتیپ مورد مطالعه گندم کوهدشت بالاترین راندمان را داشته است. بهترین تاریخ کشت آن از دهه سوم آبان ماه تا اواخر آذر ماه است.این رقم مناسب برا ی کشت در استانهای گلستان، خوزستان، نواحی گرمسیری استان کهکیلویه و بویر احمد نواحی جنوب و جنوب غربی استان لرستان استان ایلام، مناطقی از استانهای کرمانشاه و فارس و مغان است.

گندم رقم آفتاب

با استناد به منابع گوناگون میتوان گفت که 70 درصد از اراضی زیر کشت محصولات زراعی جهان به کشت غلات اختصاص دارد که از آن میان گندم 22 درصد حجم آن را شامل میگردد. گندم با تامین بیش از 40 درصد کالری و 50 درصد پروتئین مورد نیاز مردم، یکی از مهمترین و غنیترین گیاهانی است که که کشت میگردد. این گیاه در ایران به میزان 14 و در دنیا 21/713 میلیون تن در سطوحی معادل7/50 و 45/218 میلیون هکتار بخش عمده ای از سطوح زیر کشت را در بر میگیرد. مشکل کم آبی مشکلی ست که در سالهای اخیر به یکی از مهمترین چالشها در مجامع علمی تبدیل گردیده است چنانچه گفته میشود دیگر جنگ کشورها نه بر سر نفت که بر سر آب خواهد بود ، در این شرایط با توجه به میزان اهمیت گندم در سبد غذایی مردم جهان مطالعات بر تغییر خصوصیات گندم برای غلبه بر تنش خشکی از اهمیت به سزایی برخوردار است. مناطق گرمسیری نیازمند وجود ارقامی هستند که با توانایی تولید زیاد در محیطهای مساعد آب و هوایی ، به هنگام مواجهه با شرایط مخالف نیز تولید پایداری داشته باشند.
گندم رقم آفتاب در ابتدا در سال زراعی 88 – 87 مورد کشت قرار گرفت از آنجا که کشت این رقم در ایستگاههای گچساران و گنبد موید خصوصیات مناسب زراعی این رقم بود در سال زراعی 89 – 88 نیز در ایستگاههای دیم مورد بررسی مجدد قرار گرفت و سپس 3 سال متوالی در 4 ایستگاه (ایلام ، گچساران، خرم آباد و گنبد ) تحت کشت آزمایشی قرار گرفت که در همه ایستگاهها درصد افزایش محصول در قیاس با رقم شاهد کوهدشت در سطح احتمال معنی دار 5 % برتری داشت. نتایج این 5 سال کشت آزمایشی نشان داد که رقم آفتاب با میانگین عملکرد 3183 کیلوگرم در هکتار، نسبت به ارقام شاهد کوهدشت و کریم ، 373 کیلوگرم در هکتار افزایش عملکرد داشت. کشت این محصول در ایستگاه مغان نیز موید افزایش عملکرد این محصول در قیاس با رقم سازگار کوهدشت و کریم بوده است.این رقم میانگین بوته ای در حدود 78 سانتی متر و وزن هزار دانه 35/8 گرم دارد. در قیاس با رقم کوهدشت 2 روز زودرسی دارد. برتری در صفات مهم کیفی من جمله : حجم نان ، حجم رسوب، شاخص گلوتن، سختی دانه، درصد جذب آب، درصد پروتین دانه، عملکرد دانه و کیفیت آرد برتر و همچنین صفات زراعی مناسب ، داشتن مقاومت بالا به بیماری زنگ زرد ، زنگ قهوه ای و فوزاریوم سنبله همگی دلایل بسیار مهمی هستند که رقم آفتاب را در زمره ارقام بسیار محبوب و شاید محبوبترین آنها برای دیم کاران قرار میدهد. بدیهی است که راندمان بالا در سطح هکتار در قیاس با سایر ارقام (معمولا حدود 50 % از تفاوتهای ایستگاهی در شرایط زارعین تحقق مییابد: 178 کیلوگرم در هکتار) از دلایل دیگریست که کشت این رقم را برای کشاورزان از نظر اقتصادی توجیه میکند از طرفی به خاطر کیفیت بالای آرد آن میزان ضایعات نان نیز کاهش مییابد و این امر نیز در سطح کلان به رضایتمندی مصرف کنندگان نان و صرفه جویی اقتصادی در سطح کلان کشوری می انجامد. در سیستم زراعی آیش گندم کشت با خاکورزی، خاک ورزی با گاوآهن قلمی در پاییز و استفاده از پنجه غازی به عمق 10 سانتیمتر در بهار برای مبارزه با علفهای هرز و آماده سازی بستر بذر با استفاده از پنجه غازی، در سیستم زراعی تناوبی نیز کشت بی خاکورزی، شخم با گاوآهن برگرداندار به عمق حدود 20 سانتیمتر به محض وقوع بارندگی به همراه دیسک توصیه میشود. بهترین تاریخ کشت نیمه اول آذر و در عمق 5 – 4 سانتیمتر با فاصله خطوط کاشت 17 – 15 سانتی متر است که میزان بذری در حدود 120 – 90 کیلوگرم در هکتار مصرف میشود. استفاده توامان و به صورت مخلوط از سموم برمیسید ( 1.5 لیتر در هکتار ) و تاپیک ( 0.8 الی 1 لیتر در هکتار) در مرحله پنجه زنی و قبل از ساقه رفتن گیاه اصلی روش مبارزه با علفهای هرز آن است.

میزان مصرف کود

میزان مصرف کودهای شیمیایی با توجه به نوع خاک، آب و هوا ، زراعت قبلی ، میزان و کیفیت آب و واریته گندم تغییر میکند. پس از انجام تجزیه خاک و تعیین عناصر غذایی موجود و میزان قابل دسترس بودن آن توسط آزمایشگاه خاک و آب توصیه های فنی لازم بر حسب نیاز مزرعه مورد آزمایش به کشاورز ارائه میگردد. باید در نظر داشت که تولید 3تن دانه و 5/3 تن کاه و کلش گندم در هر هکتار از مزرعه باعث برداشت 70 کیلوگرم ازت خالص ، 15 کیلوگرم فسفر ، 40 کیلوگرم پتاس میگردد. این شرایط موید این مطلب است که مصرف حداقل 80، 20، و 45 کیلوگرم در هکتار از عناصر غذایی ازت، فسفر و پتاس برای مزرعه گندم توصیه شده بوده است. در مواردی که آب کافی در دسترس مزرعه است و از ارقام پرپتانسیل و کود پذیر استفاده میشود، برای برداشت حداکثر محصول باید با افزایش مقدار کود مصرفی نیاز غذایی رقم پرپتانسیل را تامین کرد.
چنانچه آخرین نوبت مصرف کود ازته در شروع گلدهی گندم باشد، میزان پروتئین دانه افزایش یافته و کیفیت محصول نیز بهتر میشود. در مورد کود فسفره، مصرف کود فسفات آمونیوم در خاکهایی توصیه میگردد که مقدار فسفر قابل استفاده آن کمتر از (PPM15) باشد.مصرف سولفات پتاسیم نیز در خاکهایی قابل توصیه است که مقدار آن کمتر از (PPM250) باشد. مصرف کود اوره یا نیترات آمونیوم در خاکهای سنگین طی سه نوبت و در خاکهای سبک در چهار نوبت انجام میگیرد. کودهای سوپرفسفات تریپل، سولفات پتاسیم و کلرید پتاسیم قبل از کاشت مصرف و با خاک مخلوط گردد.
کمبود ازت در میان غلات دانه ریز امری شایع است که باعث رنگ پریدگی و زردی گیاه میشود که در کمبود ازت برگهای مسن (برگهای پایین تر)، نسبت به برگهای جوان کمرنگتر شده و کلرزی که در انتهای برگ ایجاد شده به تدریج در قاعده برگ به رنگ سبز کم رنگ تبدیل خواهد شد و در مدت نسبتا کوتاهی کل مزرعه به رنگ زرد درمی آید . بهترین زمان مصرف ازت مطابق با مراحل رشد کندم نزدیک به دوره بیشترین نیاز کندم است. از جمله فواید تغذیه مزرعه گندم با کودهای ازته میتوان به رشد سریع گندم، افزایش تعداد پنجه ها و اندازه برگها، افزایش تعداد و وزن دانه در هر خوشه و درصد خوشه های پرشده و همچنین افزایش مقدار پروتئین دانه اشاره کرد.
کمبود فسفر باعث کاهش رشد و توانایی گیاه میشود و با علایمی به صورت تیره شدن رنگ گیاه(سبز تیره) و همچنین نقاط تیره روشن در برگها نمودار میگردد و برگ دچار پیچیدگی و گاها پیچیدن به دور برگهای جوان میگردد. این علایم نیز در برگهای پیر زودتر پدیدار میشود به این صورت که کلروز(رنگ پریدگی) از نوک برگ پیر شروع شده و به طرف قاعده گسترش مییابد ولی برگ مانند سایر قسمتهای گیاه سبز تیره باقی میمانند. از دیگر علایم کمبود فسفر تاخیر و نامنظمی در رسیدن دانه ها و خوشه های کوچک میباشد. استفاده به جا و به موقع کودهای فسفره باعث تحریک رشد ریشه، زودرسی محصول، افزایش پنجه زنی و تعداد خوشه ، رشد مناسب دانه میگردد.
گیاه گندم درمرحله ساقه رفتن (و پس از آن) بیشتر از سایر مراحل به پتاسیم احتیاج دارد. گندم در این مرحله روزانه 5/3 کیلوگرم در هکتار پتاسیم جذب مینماید، مصرف کودهای پتاسه این نیاز را جبران میکند. علائم اختصاصی کمبود پتاسیم در گندم همیشه در برگهای پیر به صورت خالهای تکروزه در طول برگ به وجود آمده و سریعا به طرف نوک و حاشیه برگ گسترش مییابد. گیاهانی که شدیدا مبتلا به کمبود پتاسیم میشوند. ظاهر گیاهان دچار تنش خشکی را پیدا میکنند. استفاده از کودهای دارای ترکیبات پتاسیم باعث افزایش کارایی فتوسنتز و مقامت در برابر برخی بیماریها، بیشتر شدن راندمان استفاده از آب، افزایش استحکام ساقه و میزان پرشدگی دانه، افزایش تعداد خوشه و اندازه و وزن دانه و همچنین باعث افزایش بازدهی کودهای ازته میگردد.
از آنجا که ایران در منطقه خشک و نیم خشک قرار گرفته مقدار مواد آلی خاکهای آن پایین بوده و در نتیجه دارای سطوح پایین نیتروژن، میباشند. اغلب گیاهان در این مناطق دچار کمبود نیتروژن میباشند. نیتروژن عنصری مهم برای گیاه است و در پروتئین ها ، اسیدهای نوکلئیک و کلروفیل وجود دارد و بیش از عناصر غذایی دیگر در معرض از دست رفتن میباشد و مقدار بازیافت آن کمتر از نصف مقدار به کار رفته میباشد از این رو تامین آن از طریق کودهای شیمیایی ضروری به نظر میرسد.
کاربرد کودهای NPK با درصدهای مختلف (با توجه به دوره ای که گیاه در آن قرار دارد) و همچنین کودهای جدیدی که به صورت تک عنصر (K) و یا ترکیبی از عناصر پتاسیم و فسفر (pk)، می¬تواند راه¬کاری مناسب و سریع برای تامین نیازهای گیاه باشد. همچنین ورودی برخی از کودهای NPK که حاوی عناصر ریز مغذی نیز هستند به عنوان ترکیبات کاملتری میتوانند کمک بیشتری به گیاهان نمایند. این نوع کودها می¬توانند عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم را به شکل کاملا محلول و قابل جذب و در میزان مناسب دراختیار قرار میدهد

فرآیند تولید بذر

تقریبا دو ماه پیش از شروع فصل کاشت با اعلام آمادگی پیمانکار تولید بذر، از طریق تکمیل برگ درخواست تولید بذر غلات و ارسال آن به ادارات ذیربط فرآیند تولید بذر آغاز میشود. شرکتها به خاطر حفظ منافع و کیفیت بذر تولیدیشان میتوانند با توجه به سوابق و موقعیت و مساحت زمین پیمانکارانی که اعلام آمادگی نموده اند ، نسبت به انتخاب و معرفی آنان به موسسه اقدام نمایند، کارشناسان موسسه تحقیقات ثبت و گواهی بذر و نهال یا نمایندگان آنان امکانات و دانش فنی متقاضیان تولید بذر را بررسی مینمایند. کیفیت و بهنژادی بذربه عنوان پایه تولید کشاورزی و حامل های تنوع ژنتیکی و مهمترین عامل تامین غذا، نقشی بسیار مهم و راهبردی در تامین امنیت غذایی و سلامت کشور دارد. کیفیت بذر متشکل از عوامل متعددیست که جهت بیان ارزش همه جانبه آن و یا ارزش زراعیشان به کار میرود. کنترل کیفی بذر مجموعه ای از تشکیلات و فعالیتهاست که یک سیستم را تشکیل میدهند و شامل بخشهای کنترل اداری ، بازدید مزارع، انجام آزمونهای آزمایشگاهی ، ایجاد مزارع پست کنترل و حمایتهای قانونی میباشد. دستیابی به بذر با کیفیت پس از فرآوری نه تنها نیازمند داشتن تجهیزات فنی خوب و کارآمد است، بلکه نیازمند هماهنگی و یاری کشاورزان یا پرورش دهندگان بذر نیز هست.کنترل کیفی بذر میتواند به صورت داخلی یعنی درون شرکت-های تولید کننده بذر یا خارجی یعنی به صورت کنترل دولت بر شرکتهای تولیدکننده بذر انجام پذیرد. اولین مرحله و مهم¬ترین نظارت خارجی مرحله اعطای مجوز تولید به شرکتهای درخواست کننده است که با توجه به ویژگیهای مادی و معنوی من جمله حسن شهرت و درستکاری، داشتن سابقه تولید بذر و مهارت در فنون کاشت داشت و برداشت و تکثیر بذر غلات و مقید بودن به اجرای مفاد قرارداد و تلاش برای بهبود آنها، در اختیار داشتن (تملک یا اجاره) زمین زراعی با منابع آبیاری کافی، ادوات مناسب کاشت داشت و برداشت ،درخواستشان مورد بررسی قرار میگیرد چه بسا سهل انگاری یکی از فاکتورهای فوق موجب ورود فردی فاقد صلاحیتهای لازم به این حوزه گردد که به نوبه خود لطمات جبران ناپذیری میتواند بر پیکره این واحد حیاتی وارد کند. پس از صدور مجوز تولید ، شرکت موظف است برای تولید بذور با کیفیت کنترلهای خود را با همکاری موسسه ثبت و گواهی بذر و نهال بر مزارع تایید شده انجام دهد. اولین مرحله کنترل داخلی عقد قرارداد با کشاورزان به عنوان پیمانکاران تولید میباشد که در این قرارداد موسسه ثبت و گواهی بذر به عنوان ناظر کیفی به پیمانکار معرفی میگردد و پیمانکاران موظفند به توصیه ها و دستورالعملهای کارشناسان موسسه عمل نمایند. بعد از تحویل بذر به پیمانکار و آغاز کشت، کنترل و پایش مزارع به منظور حصول اطمنان از نداشتن اختلاط ژنتیکی و فیزیکی و آلودگی به بیماریهای بذرزاد و علفهای غیر مجاز و…آغاز میگردد و در 3 مرحله بازدید مرحله سبز محصول ، بازدید هنگام ظهور سنبله ها تا رسیدگی فیزیولوژیکی و بازدید نهایی( پیش از برداشت) انجام می¬گیرد. در تمامی بازدیدها حضور کارشناس فنی شرکت تولید کننده بذر و پیمانکار تولیدکننده بذر و یا نماینده وی الزامیست. بنابراین الزامیست تا پیش از بازدیدها هماهنگی لازم برای اطلاع رسانی به آنان صورت گیرد. در مرحله اول که مرحله پنجه زنی تا انتهای ساقه دهی را شامل میشود تاریخ کشت، تاریخ اولین آبیاری، وضعیت سبز مزرعه، رعایت فاصله ایزولاسیون، میزان بذرمصرفی، مقدار مصرف کودهای پایه میزانو زمان مصرف کود سرک، خسارت احتمال سرمازدگی و سایر مواردی که در برگ ” گزارش وضعیت مزارع بذری غلات” آمده است ثبت میشود و توصیه هایی در مورد استفاده از علف کش ها و یا پاکسازی سایر آلودگی های دیده شده در مزرعه به کشاورز داده میشودو در برگه ثبت میگردد. این گزارش در 3 برگ تهیه میگردد. در مرحله ظهور سنبله ها تا رسیدگی فیزیولوژیکی وضعیت اختلاط و آلودگیهایی است که تا پیش از این در مزرعه نمود نداشته است مانند علف های هرز غیرمجاز، یولاف، جودره و .. همچنین بوته های سایر محصولات، بوته هایی که آلوده به بیماریهای بذرزاد هستندمانند سیاهک آشکار و پنهان گندم و سیاهک آشکاردر این مرحله خود را نشان میدهند، علاوه بر این تاثیر درست علفکشها و یا علفهای هرزی که در آخر فصل رشد کرده اند، توصیه های لازم در خصوص خارج نمودن آنها از مزرعه انجام گیرد.و بازدید نهایی پیش از برداشت انجام میگردد که در آن پاک بودن مزرعه از علفهای هرز غیر مجاز، بوته های سایر محصولات و بوته¬های سایر ارقام و بوته های غریبه(off-type) مورد بررسی قرار می¬گیرد.تمام موارد مشاهده شده در برگ بازدید نهایی ذکر می¬گردد و وضعیت آن تحت عنوان مورد قبول ، مردود یا نیاز به پاکسازی دوباره دارد ثبت میگردد. در صورت نیاز به بازدید مجدد توصیه های لازم به کشاورز داده میشود و در بازدید مجدد اگر موانع برطرف شده باشند مزرعه تایید میگردد. از موارد مهم در بازدید نهایی، برآورد عملکرد مزرعه است، داشتن یک برآورد کلی از وضعیت بذر پیش از زمان برداشت و خرید محصول بذری میتواند پیش بینی خوبی برای دانستن کمبودها و بیشبودهای احتمالی بدهد. صدور گواهی استاندارد برای مزرعه بذری به معنای تضمین خرید محصول بذری در هنگام تحویل بذر نمیباشد و لازم است محموله های بذر در محل خرید بذر نمونه برداری شده و پس از اطمینان از کیفیت آنها مجوز خرید یا تحویل بذر داده میشود. لازم است حداقل یک هفته قبل از برداشت مزرعه تولید بذر ، پیمانکار تولیدکننده بذر به طور کتبی به شرکت طرف قرارداد زمان برداشت را اطلاع دهد، تا چنانچه بازدید نهایی مزرعه صورت نگرفته است شرکت برای انجام آن اقدام کند. در هنگام برداشت باید از پاک بودن انبار کمباین و قسمتهای متحرک آن و همچنین کف و بالای تاج کامیونها که احتمال اختلاط بذر پس از برداشت را افزایش میدهد، اطمینان حاصل کرد. برای پیشگیری از هرگونه تلفات و خسارت احتمالی لازم است خرید بذر در سوله ها و انبارهای سرپوشیده که فضایی متناسب با سهمیه منظور شده برای شرکت تولید کننده بذر دارند، انجام گیرد. رعایت فاصله ایزولاسین هم برای شرکتهایی که بیش از یک رقم خریداری مینمایند ضروریست و البته هر یک از ارقام بذری نیز باید در انبارهای جداگانه ای دپو شوند. پس از پایان برداشت یک مزرعه به ازای هر 500 گرم یک نمونه توسط بمبو تهیه میشود و در نهایت همه نمونه ها باهم ترکیب میشوند و درنهایت به وسیله مقسم یک نمونه کاری به وزن 1000گرم تهیه میشود و از نظر انواع آلودگیها مثل : علفهای هرز غیرمجاز، بذر سایر محصولات بررسی میگردد چنانچه آلودگیها یا بذور چروکیده و بیمار بیش از حد مجاز نباشد محصول قابل خرید خواهد بود. شرکتهای تولید کننده بذر افت مفید و غیر مفید را در نمونه ها تعیین میکنند . البته نباید اصطلاح ” افت مفید و افت غیر مفید ” که میزان بذر قابل حصول را در زمان خرید بذر معلوم میکند با آزمون ” خلوص فیزیکی بذر” که اصطلاحا به آن ” تجزیه بذر ” گفته میشود و برای مطابقت دادن بذر فرآوری شده با استانداردهای پس از بوجاری میباشد ، یکسان فرض شود.
فرآوری بذر غلات توسط دستگاه های پیش بوجار، درجه بندی، خرده گیر، میز گرانش ، ضدعفونی کننده، کیسه گیر و باسکول انجام میشود.این دستگاه ها طوری تنظیم میشوند که بذوری کاملا استاندارد در پایان فرآیند حاصل گردد. برای نمونه گیری بذرهای کیسه رفته از حداقل 30 عدد از کیسه های هر پارت که معمولا به صورت دوتایی پشت به پشت هم در روی پالتهای چوبی یا فلزی و به صورت حداکثر 25-30 تنی قرار گرفته اند مورد برررسی قرار میگیرد.و بعد از ترکیب نمونه ها و تقسیم آنها توسط کارشناس کنترل و گواهی بذر نمونه برای آزمون خلوص و جوانه زنی به آزمایشگاه ارسال میگردد و پس از اعلام نتیجه گواهی نهایی برای نصب اتیکت استاندارد بر روی پارت بذر مورد نظر صادر میشود. نصب اتیکت با نظارت کارشناس کنترل و گواهی بذر اجرا میشود. مشخصاتی که روی اتیکت درج می¬شود شامل: نام شرکت تولیدکننده ، نام محصول، نام رقم، طبقه بذر، سال تولید و محل تولید(نام استان) درصد خلوص فیزیکی، درصد جوانه زنی و وزن خالص بذر درون بسته است. اتیکت طبقات پرورشی 3 سفید برای طبقات مادری صورتی و برای طبقات گواهی به رنگ آبی میباشد.
مهمترین کار در نگهداری بذور در انبارها کنترل رطوبت و درجه حرارت است که کنترل حرارت بخاطر تامین بستر مناسب برای تسریع واکنش و فعالیت آفات انباری از اهمیت بیشتری برخوردار است. از این رو باید انبارهای بذر مجهز به تهویه و دستگاه تنظیم درجه حرارت و رطوبت باشد.نگهداری بذر در حرارت بالا باعث افت کیفیت آن میشود. رشد حشرات ، کنه ها قارچها و مایکوتوکسین با درجه حرارت کنترل میشود طوری که هر 10 درجه افزایش دما سرعت رشدشان را دو برابر میکند. از این رو بهتر است بذور باافاصله بعد از ورود به انبار خنک شود. از آنجا که آلودگی آفات همیشه بذور را تهدید میکند عملیات مبارزه با آفات باید پیش از ورود بذر به انبار انجام گیرد. رعایت بهداشت فضای انبار ، خشک کردن بذری که وارد انبار میشود و کنترل آفات موجب افزایش کیفیت بذر میشود.

ذرت سینگل کراس 704

در جهانی که جمعیت آن هر روز رو به رشد می باشد و سرعت رشد سالانه آن در حدود 90 میلیون نفر است، مساله تامین غذای این جمعیت رو به رشد موضوعی بسیار مهم است که جز با افزایش تولیدات کشاورزی قابل حل نمیباشد. ذرت گیاهی است چهار کربنه با دوره رویشی کوتاه که میزان عملکرد محصول دانه آن در واحد سطح نسبت به گیاهان مشابه به مراتب بیشتر بوده و میتواند در تامین غذای بشر نقش مهمی داشته باشد. در ایران نیز سطح زیر کشت آن وسیع است و در سال زراعی 1389 معادل 240 هزار هکتار بوده که از آن بیش از 7/1 میلیون تن ذرت دانه ای برداشت شده است.
رقم ذرت هیبرید سینگل کراس دیررس، مناسب برای کشت در مناطق گرمسیر و سردسیر کشور در سال 1359 معرفی گردید. این رقم که از نظر گروه رسیدن جزو ارقام دیررس است میانگین وزن هزار دانه ای برابر با 350 گرم و به طور متوسط 16 ردیف دانه در بلال دارد و متوسط طول و قطر بلال آن به ترتیب به 22 و 48 سانتی متر و ارتفاع بوته به 300 سانتیمتر میرسد. به طور متوسط 67 روز تا ظهور گل تاجی آن زمان نیاز است. زمان مورد نیاز سبز شدن تا رسیدن فیزیولوژیکی 135-125 روز میباشد. میانگین عملکرد دانه این رقم 8 تن در هکتار است و تراکم مطلوب در مزرعه 72-65 هزار بوته در هکتار است و در اکثر استانهای کشور قابل کشت است. در استانهای سردسیر برای تولید علوفه و در استانهای معتدل و گرمسیر به صورت دو منظوره (دانه ای و علوفه ای) قابل بهره برداری است. این رقم جهت تغذیه انسان ، خوراک دام و طیور و صنعت مورد استفاده قرار می گیرد. این رقم نسبت به فوزاریوم و سیاهک مقاومت نسبی دارد